>

Wednesday, August 23, 2006

امیر سعادتی

با خبر شدیم یکی از بچه های 8447 داره میره کربلا. وی که امیر سعادتی نام دارد( من که نمیشناسم، شما میشناسیدش؟ عکسش این بالا هست...البته عکس واسه زمان جوونیش بوده اون موقع از این ریش کلکی ها نداشته! ) با توجه به آمار بالای تلفات ایرانیان در عراق از همه درخواست حلالیت نموده.
البته من که فکر میکنم این امیر خودش داره برای عملیات تروریستی میره ولی به هر حال براش آرزوی موفقیت دارم

Tuesday, August 22, 2006

طولانی ترین نقاشی جهان

توضیح: این نقاشی رو که به همراه نقاشش مشاهده میکنید بین 5هزار تا نقاشی جایزه اول برده.

....................................................................................................................

به مناسبت مبعث از میدون شهرک غرب تا میدون سرو دو طرف خیابون پاک نژاد رو داربست زدن و سرتاسر پارچه های سفید مخصوص نقاشی نصب کرده بودن که طولش میشد 5 کیلومتر و قراره که 5هزار تا نوجوون بیان و 5هزار تا نقاشی بکشن.

ماهم رفتیم به نوبه خودمون یه چند تا نقاشی کردیم که پس فردا بردن تو رکورد های گینس ثبت کردن و نقاشیه رو هم بردن تو موزه، اسم و یادی هم از ما باشه.

حالا به این 7-8 تا نقاشی من نگاه نکنید که یه مقدار آوانگارد هستن اکثر نقاشی ها چیزهای خوشگلی بودن بیشتر هم با موضوع مبعث و حضرت محمد. بیشتر شرکت کننده ها هم دختر بودن(یه چیزی میگم یه چیزی میشنوی مثلا اگه سیصد هزار دخی بودن 3 تا پسر بود که یکیشون من بودم، یکی شون هنوز به سن تکلیف نرسیده بود، یکی شون هم مسئول انتظامات بود)


ولی به هر حال این جور برنامه ها خیلی خوبن، این جور برنامه های دسته جمعی باعث شور نشاط جمعی میشه، از همین تریبون یه دست مریزاد به شهرداری تهران و شخص دکتر قالیباف میگم.


همه ی این نقاشی هایی که میبینید من کشیدم تازه بازم بود دیگه تو کادر جا نشد.(البته خودتون متوجهید که اون وسطیه من نیستم فرد مذکور داره بین نقاشی های من یکی از اون نقاشی خوشگل ها رو میکشه)

Monday, August 21, 2006

مرگ شعبون بی مخ

شعبون بی مخ در سالگرد کودتای 28 مرداد مرد


متن خبر: شعبان جعفری ملقب به شعبون بی مخ صبح روز 28 مرداد در بیمارستانی در ایالت کافرنیای امریکا در گذشت.

جدا این روزگار عجب بازی هایی میکنه.این آدم حدودا پنجاه سال پیش تو همین روز داشت واسه خودش(تلبته واسه خودش که نه!) تو خیابون های تهران عربده میزد و با پایین کشیدن مصدق اسم خودش رو تو تاریخ ثبت میکرد... حالا هم تو همون روز به درک واصل شد.

Thursday, August 10, 2006

دکّون


1) اگه من نیام پست بذارم... تعطیل دیگه!
.......................................................

2) این جریانات اخیر لبنان و سید حسن نصرالله هم برای یه سری شده منبع درآمد، یه شرکتی اومده داره اجناس محتلف رو با آرم حزب الله تولید میکنه و میفروشه(تلفن: 77456695 ، همراه: 09125706221).

Sunday, August 06, 2006

زمان بندی

توسط سایت آموزش اعلام شد:

ثبت نام و اخذ واحد : دوشنبه 20/6/85 لغايت شنبه 25/6/85
شروع كلاسها : دوشنبه 27/6/85
حذف و اضافه : يكشنبه 2/7/85 لغايت چهارشنبه 5/7/85
شروع حذف اضطراري : شنبه 8/7/85
آخرين مهلت حذف اضطراری : چهارشنبه 15/9/85


Thursday, August 03, 2006

جبل عاملی

نمیدونم این خبر رو شنیدین یا نه:
دکتر محمد سعید جبل عاملی به ریاست دانشگاه علم و صنعت منصوب شد.
لینک خبر:
خبرگذاری آریا


خب ما که بخیل نیستیم، آقا دستمال یزدی مرغوب استفاده کرده و پله­های ترقی رو طی کرده رفته اون بالابالا،ها نوش جونش... اصلا من از همین تریبون بهش تبریک میگم!

................................................................
ولی مساله اینجاست که خدا قسمت کرده بود یه مسافرت اردویی تو این دانشگاه برگذار بشه و دست سرنوشت من رو هم داخل لیست کرده بود(که من از همین تریبون دستش رو میبوسم، جبل رو نمیگم ها...) ، ولی استاد جبل عاملی از وقتی رئیس شده، گذاشته تو کار این اردو ...
با توجه به سابقه­ای هم که تو اردو شیراز از خودش به جا گذاشته، فکر کنم دوباره همه رو سر بدوئونه و یه روز قبل از اردو بگه: من الان از بورکینافاسو تماس میگیرم،اینجا داره بارون میاد، فکر کنم اگه نرین اردو بهتر باشه.

شایدم این طوری بهتر باشه، آخه یه سری دیگه از بچه­ها هم میخواستن بیان ولی نتونستن... با اینکه همه برنامه­هام به(کجا میره اینجور موقع ها) ولی هرچه پیش آید خوش آید.

................................................................................

اضافه شده در 9 اگوست: حرفی که در مورد دکتر جبل عاملی زدم و گفتم که گذاشته تو کار اردو ما اشتباه بوده، و اون مشکل از طرف معاونت دانشجویی(صدیقی) ایجاد شده بود... از همین جا اون اشتباهم رو تصحیح میکنم ولی به خاطر رعایت اصول وبلاگ نویسی پاکش نمیکنم

Tuesday, August 01, 2006

معرفی کتاب: آقای کا


دیروز با "ن" رفته یودیم بیرون، تو کافه عکس پاساژ اسکان سکنی گزیده بودیم که ن گفت بریم بیرون داره حالم بالا میاره! و بعد پاشدیم رفتیم بیرون ... خب دیگه اگه کل داستان رو میخواین بشنوین باید حق عضویت پرداخت کنید و تو سایت عضو شوید ... به هر حال از شهر کتاب پاساژ آرین(میرداماد) سردرآوردیم، من اصلا قصد خرید کتاب نداشتم ولی ن گفت بریم منم گفتم باشه، وقتی رفتیم تو من حال نداشتم سرم رو بیارم بالا تا کتاب­ها رو نگاه کنم ولی ن هی لای قفسه­های کتاب اینور اونور میرفت، گویی مست شمیم ناب ادبیات که از شاخسار واژگان بیرون می­تراوید! شده بود... اصلا یادم رفت چی میخواستم بگم ... خلاصه وقتی حال نداشتم بالا رو نگاه کنم کله­م رو انداختم پایین یه هو جلد سوم از "ماجراهای آقای کا" رو دیدم، به نام پازل عاشقانه­ی آقای کا. کتاب رو خریدم. دیشب تمومش رو خوندم... تا نیمه­های شب بیدار موندم و خوندمش و لذت بردم و واقعا خاطره­ی نچسب(و در عین حال تاثیر گذار) دیدار با ن رو صیقل داد. امروز هم دوباره نشستم خوندمش و عیشم رو تکمیل کردم
ماجراهای آقای کا مجموعه­ی سه جلدی هست، هر سه تا کتاب به صورت کمیک استریپه طنزه، کمیک استریپ تلفیق کاریکاتور با داستان هست. این داستان­ها همه­شون ته­مایه­ی سیاسی دارن و جریانات زندگیه یه نویسنده­ی دگراندیشه که تو جلدهای محتلف براش ماجراهایی پیش میاد، البته شیوه­ی روایت داستان­ها مثل کتاب­های عادی کمیک استریپ نیست، هم تو محتوا و هم تو فرم اجرا ساختارشکنی­هایی که کرده که آدم میخواد بال دربیاره(ساختار شکنی­ها رو خوب توصیف کردم؟)
ولی نکته­ی مهمی که هست حس طنز بالایی که تو این کتاب رو شده، یعنی یه جاهایی تو دیالوگ­ها یه تیکه­هایی هست که آدم از خنده گریه­ش میگیره(البته یه کم اغراق کردم... حالا از یه کم هم بیشتر... ولی باور کن آدم بعضی جاهاش یه لبخند میزنه)... آره هرچی بگم کم گفتم.
به اینجای پست که میرسیم تراژدی شروع میشه، نویسنده­ی نابغه­ی این مجموعه کسی نیست جز: ... مانا نیستانی... اون کاریکاتوریست کذایی سوسک و ترکها و... که تو جریانات اخیر روزنامه ایران زندانیش کردن و حسابی دهنش رو مسواک براش مسواک زدن.

حالا مشخصات این سه جلد رو میذارم هرکی خواست بخره و بخونه:
1) جلد اول: کابوس، انتشارات روزنه، قیمت 750 تومان(البته من چاپ 1379 رو دارم حتما تو چاپ­های بعدی گرون شده)
2) جلد دوم: خانه­ی اشباه، انتشارات نقش و نگار،1250تومان(چاپ 1380)
3) جلد سوم: پازل عاشقانه­ی آقای کا، انتشارات نقش و نگار، 2500

من برای معرفی این کتاب نه از انتشارات روزنه پول گرفتم، نه از انتشارات نگار( البته از خود نگار یه هزار تومن گرفتم) این کتاب رو معرفی کردم تا شاید شما هم این کتاب رو بخونید و تو لذتش با من سهیم بشید.