توضیح برای نسخه وبلاگ: بچه­های 8447 این یه مقاله توصیفی-تحلیلی در مورد عملکرد نامزدهای دوره 84 در انتخابات اخیر شورای صنفی است، این مطلب تقریبا طولانیه ولی من از شما درخواست میکنم تا انتهای اون رو بخونید و نظرتون رو به من منتقل کنید( چه به صورت حضوری وچه به صورت کامنت یا ایمیل)
در ضمن برای اینکه به فرم وبلاگ لطمه وارد نشه، خودم سایز مطلب رو بزرگ نکردم ولی باتوجه به طولانی بودن مطلب، برای راحتی در خواندن خودتان میتوانید سایز آن را بزرک کنید:از منوی view قسمت text size را انتخاب کنید.

....................................................................

84؛ منهزم از کمال عزت

عملکرد دوره 84 در هشتمين دوره انتخابات شوراي صنفي دانشکده صنايع، حرف و حديث بسيار به دنبال داشت. در اين مطلب سير کاري نامزدهاي دوره 84 از مذاکرات قبل از نام­نويسي تا پايان انتخابات را مرور و بررسي مي­کنيم.
بخصوص از دوستان 84ي تقاضا دارم به رغم طولانی بودن این نوشتار حتما تا آخر مطلب را با ديد منتقدانه بخوانند و نظرات خود را به ما منتقل کنند.

◄ مذاکره ... مشورت ... مذاکره ... تصميم نهايي

ماجرا را از ما قبل نام نويسي نامزدها بررسي ميکنيم، آن زمان حامد محقق با پشتوانه فکري عده­اي از بچه­هاي 84 با ائتلاف باور مذاکره مي­کرد.( البته آن زمان اين اسم را نداشت ولي با محوريت علي جعفري شکل گرفته بود تا يارگيري کند.)
بعد از توافق بر خط مشي کاري، سهم سه نامزد84ي در ليست نه نفره ائتلاف باور از سوي دو طرف مذاکره مقبول واقع شد، که با توجه به فرم جمعيتي دانشکده کاملا منطقي است. ولي دقيقا در روزي که قرار بود نفرات ائتلاف نهايي مشخص شود، ائتلاف باور با مرتکب شدن يک خطاي استراتژيک و تصور اينکه طرف 84ي با قرار گرفتن در عمل انجام شده ابتکار عمل را از دست خواهد داد، با تشکيل جلسه­اي بدون حضور نماينده­ي ما سهم دوره 84 از ائتلاف را دو نفر اعلام کرد. بعد از اتخاذ اين موضع از سوي ائتلاف باور حامد محقق به نشانه اعتراض از ثبت­ نام در انتخابات چشم پوشيد و بقيه­ي نيروهاي 84 با چرخش 180 درجه­اي با ائتلاف در حال شکل­گيري 83 وارد مذاکره شد.( اين ائتلاف در زمان برگزاري انتخابات به ائتلاف سفيد يا ائتلاف 8 نفره معروف شد، ولي در آن زمان پشتوانه تعدادي از بچه­هاي تهراني دوره83 را داشت و محسن عسگري نيز از آن­ها حمايت ميکرد.)
در اين برهه دوره 84 به طور اسمي 5 نامزد داشت(: مهدي پوربصير، هادي جهانشاهي، سعيد طسوجي، عباس بادلي، فرانک فتحي) که با يکديگر تعامل مستقيم داشتند، به همين دليل هيچ يک از دو ائتلاف نمي­توانستند با لابي کردن با بعضي از نيروهاي 84 بين آن­ها انشعاب بزنند و همين مساله مهمترين نکته قوت براي تصميم گيري مهم 84 در قدم بعدي بود.
در اين مقطع بنده به عنوان لينک بين 84 و ائتلاف سفيد بودم، پس از آشنايي نسبي با اعضاي اصلي ائتلاف و شرکت در چند جلسه براي برسي کارکردهاي شورا و راهکار تبليغاتي براي انتخابات، به شناخت تقريبا کاملي از قدرت عملکرد و سطح بينش اعضاي ائتلاف سفيد رسيديم.
در اين زمان راهکار تلفيق دو ائتلاف از سوي نيروهاي 84 مطرح شد(ائتلافي که شامل سه نفر 83ي از ائتلاف باور، سه نفر 83ي از ائتلاف سفيد و سه نفر از 84 باشد.)
چند دليل عمده کارآمد بودن اين پيشنهاد( ائتلاف تلفيقي) را فهرست مي­کنم:
1) عدم انسجام در ائتلاف سفيد؛ با توجه به جلسات تشکيل شده با ائتلاف سفيد، به اين نتيجه رسيديم که اين ائتلاف حتي با وجود برخی نيروهاي خوب ،طرح فکري منسجم و پتانسيل لازم را براي اداره شورا در يک سال ندارد و پيروزي کامل اين ائتلاف در شرايطي که نهاد شوراي صنفي رو به ضعف ميرود، موجب ضعف بيشتر شورا و حتي تخريب کامل آن می شود. ولي با تشکيل ائتلاف تلفيقي هم از بضاعت ائتلاف سفيد استفاده ميشد و هم از قدرت صنفي ائتلاف باور.
2) امکان حذف کامل ائتلاف باور؛ پس از خروج نامزد­هاي 84 از ائتلاف باور و همچنين پي بردن اين ائتلاف به اشتباهشان در يارگيري، باور به ائتلافي 6 نفره تبدبل شد که از لحاظ تعداد آراي ماخوذه احتمالي موقعيت متزلزلي داشت، حتي انصراف از شرکت در انتخابات براي اعضاي اين ائتلاف مطرح شد که عملي شدن آن مي­توانست نهاد شوراي صنفي را از چندين نيروی فعال و يک بينش هدفمند محروم کند. درصورتيکه ائتلاف تلفيقي مي­توانست به طور کامل اين معضل را برطرف کند.
3) تقسيم کارآمد تر کرسي هاي شورا؛ ابتدا توجه کنيد که سال تحصيلي 85-86، زمان اصلي فعاليت اين دوره شورا است که اين سال تحصيلي براي ورودي­هاي 81، سال پنجم و براي ورودي­هاي 82 سال چهارم محسوب ميشود. در ائتلاف­هاي تشکيل شده براي انتخبات شوراي صنفي هميشه از نامزدهاي سال چهارمي و پنجمي به عنوان راي جمع­کن از دوره­هاي بالاتر استفاده ميشود، بعد از انتخابات اگر اين دوستان راي بياورند( که اکثرا هم مي­آورند) به علت مشغله­ي زياد در جلسات شورا شرکت نمي­کنند و پس از يک سال بي­آنکه فعاليت خاصي انجام داده باشند فقط چند کرسي شورا را به صورت اسمي اشغال مي­کنند، که اين روال به شدت شورا را تضعيف ميکند و به زعم اعضاي شوراي قبلي همين امر علت اصلي ضعف دوره گذشته شورا بود . ولي با فرض تشکيل ائتلاف تلفيقي و مطرح نبودن راي جمع کردن( چون فقط يک ائتلاف وجود دارد) امکان آن بود که آن چند کرسي شوراي صنفي که در هر دوره تلف ميشد را در اختيار نيروهاي فعال­تر قرار داد و از دوستان در آستانه فارغ­التحصيلي که مخزني از تجربيات گرانبها هستند تنها کمک فکري گرفت.
4) شائبه­ي سياسي؛ از ابتداي تشکيل دو ائتلاف شائبه­ي وصل بودن ائتلاف باور به يک طيف سياسي دانشگاه و ائتلاف سفيد به طيف مقابل آن وجود داشت، که اين شائبه با تشکيل ائتلاف تلفيقي به طور کامل از بين ميرفت.
5) شانس بهتر براي نامزدهاي 84؛ هر چند اين مورد در تصميم گيري ما اولويت کمتري نسبت به موارد بالا داشت ولي به هر حال تشکيل ائتلاف تلفيقي ميتوانست شانس بالاتري را به نامزدهاي 84 در انتخابات بدهد.
←تنها مشکل اين پيشنهاد( ائتلاف تلفيقي ) مي توانست راکد شدن انتخابات و کاهش استقبال باشد که با در نظر گرفتن مورد دو اين مشکل هم وارد نيست.
پيشنهاد تلفيق ابتدا براي ائتلاف باور مطرح شد و اين ائتلاف پس از پذيرفتن دلايل ما، رضايت خود را در صورت رضايت طرف مقابل اعلام کرد، پس از آن اين پيشنهاد و قول همکاري ائتلاف باور از طرف ما براي ائتلاف سفيد مطرح شد، اين پيشنهاد ابتدا براي مجتبي نقدي و صالح طاهري طرح شد که با استقبال نسبي آن­ها هم روبرو شد( يا حداقل اين پيشنهاد رد نشد) ولي در روز بعد با موضوع ائتلاف تلفيقي به شدت مخالفت کردند و اين تغيير موضع تا حدودي شائبه سياسي بودن را برای ما تقويت کرد.
بعد از اينکه تشکيل ائتلاف تلفيقي ممکن نشد، بنا به دلائل مذکور نامزدهاي 84 به ائتلاف باور پيوستند ( البته اين بار باا سهميه سه نفر) ولي خانم فرانک فتحي به علت رفاقت­ با بعضي از اعضاي ائتلاف سفيد و حاميان آن حاضر نشد به ائتلاف مقابل (باور) بپيوندد و با اين وجود براي حفظ يکپارچگي دوره­ي 84 از انتخابات انصراف داد که جاي تشکر و تقدير دارد.
در نتيجه نامزدهاي نهايي 84( هادي جهانشاهي، سعيد طسوجي و مهدي پوربصير) به ائتلاف باور پيوستيم و وارد فاز تبليغات و انتخابات شديم.

اين قسمت ماجرا به مراتب روشن تر است و بچه­ها کمابيش از آن اطلاع دارند؛ در فاز تبليغات ضرر عمده­اي که متوجه نامزدهاي 84 شد قرار گرفتن اسامي آن­ها در انتهاي ليست تبليغاتي بود، يعني در هنگام شمارش آرا مشخص شد که در برگه راي ورودي­هاي بالاتر(83 و ماقيل) چند نفر از انتهاي ليست ائتلاف باور حذف شده و جاي آن دوست و آشنايي(!) از ائتلاف سفيد قرار مي­گرفت. اين روال در تعداد آرا کاملا مشهود است: نفرات هفتم، هشتم و نهم ليست باور به ترتيب 172 ، 169 و 160 راي آوردند. اين معضل با مرتب کردن اسامي بر حسب حروف الفبا( يا هر راهکار عادلانه­تري) ميتوانست مرتفع شود.
در فاز انتخابات، دوره­ي 84 بسيار منسجم عمل کرد و حضور تقريبا صد در صدي در انتخابات داشت( از حدود 90 نفر ورودي 84 شايد 4-3 نفر راي نداده باشند) که اين مساله آينده­ي روشن اين دوره را نويد ميدهد.
تنها ناهماهنگي بوجود آمده، راي جمع کردن دو نفر از دوستان84ی براي ائتلاف مقابل بود که اين عزيزان به جاي در نظر گرفتن جوانب صنفي برخي از رفاقت­ها را مد نظر قرار دادند که استمرار اين شيوه­ي تفکر ميتواند عواقب سويي داشته باشد. هر چند تعداد راي از دست رفته به اين طريق به 15 تا هم نرسيد ولي اکنون که نتايج اعلام شده مي­بينيم که همان مقدار راي هم ميتوانست تعيين کننده باشد.( يعني اگر 10 راي ائتلافي ديگر به ائتلاف باور داده شده بود، چه بسا دو نفر از 84 بين9 نفر منتخب بودند.)
ولي حتي با وجود اين ناهماهنگي جزئي، يکپارچگي دوره­ي 84 و عدم جنجال آن­ها در حين انتخابات با توجه به مشکلات عديده­ي ورودي­هاي بالاتر براي ما مايه­ي فخر و مباهات است.

اکنون که کل آرا شمارش شده( به جدول آرا در تيتر يک مراجعه کنيد)، مشخص شد که اگر نامزدهاي 84 در ليست ائتلاف سفيد بودند 9 نفر منتخب شورا به دست ائتلاف سفيد مي­افتاد و به تبع نامزدهاي 84 هم راي مي­آوردند، آيا ما بايد پشيمان باشيم؟ ... خير، چون هدف ما از پيوستن به ائتلاف باور، نه صرف راي آوردن، بلکه تقويت نهاد شوراي صنفي با وارد شدن افکار اصولی و نيروهاي صنفي قوي به شورا بود(که محقق شد) پس خرسنديم از آنکه قدرت انتخاب داشتيم و درست انتخاب کرديم .
در پايان جای تشکر می­کنيم از بچه­هايی که با اعتماد به نامزدهای 84 به ليست باور رای دادند و همچنين نيروهايی که تمايل به کانديداتوری داشتند ولی به نفع دوره 84 کناره­گيری کردند( بخصوص عباس بادلی و فرانک فتحی)
دوره­ي 84 شد منهزم از کمال عزت.

..........................................................

این مقاله در شماره دوم نشریه کورسو مورخ شنبه 6 خرداد منتشر شده.

مهدی پوربصیر

این هم یه نسخه از کورسو

عکس یه ذره تار شده، علتش هم لغوه عکاس نامحترم حامد محقق است( معروف به حامد میم توت)